تحلیل خبری روز
تحریریه وب سایت کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید): مردم تهیدست مصر با الهام از قیام مردم تونس به خیابان آمده و خواسنار استعفای حسنی مبارک و تغییرات اساسی در نظام حکومتی این کشور و تقسیم عادلانه کار و ثروت در این پرجمعیت ترین کشور عربی شده اند. حسنی مبارک و دستگاه حکومت وی با توسل به سرکوب تلاش می کند موقعیت متزلل خود را ثبات به بخشد. بنا به گزارش های منتشر شده تاکنون چندین نفر در تظاهرات های اخیر این کشور کشته و بیش از دوهزار نفر دستگیر شده اند. کلینتون وزیر امورخارجه آمریکا چند روز پیش اعلام کرد حسنی مبارک در ثبات کامل قرار دارد. وزیر امورخارجه آمریکا با بیان این موضوع یک بار دیگر حمایت دولت آمریکا از حسنی مبارک را اعلام کرد.
با گسترش تظاهرات مردم مصر علیه حسنی مبارک، آمریکا، که به هیج وجه علاقه ای به روی کار آمدن یک حکومت مردمی و ایجاد یک نظام دمکراتیک مبتنی بر قدرت مردم در این کشور بزرگ عربی را ندارد، تلاش می کند محمد البرادعی رئیس سابق سازمان بین المللی انرژی اتمی را که به آمریکا و غرب نزدیکی دارد، در راس اعتراضات توده های مردم مصر قرار دهد و در صورتی که حسنی مبارک و دستگاه حکومتی اش قادر به ایستادگی در مقابل مردم نباشند، با جابجائی مهره های مورد اعتماد خود، نظام سرمایه داری در این کشور دست نخورده باقی بماند.
حکومت استبدادی حسنی مبارک همانند رژیم سلطنتی شاه و سایر حکومت های استبدادی در خاورمیانه، برای جلوگیری از بروز اعتراضات و قیام مردم در کشورهای تحت سلطه خود، بیرحمانه نیروهای مردمی، انقلابیون و کمونیست ها را سرکوب و فعالیت آن ها را ممنوع کردند. در مقابل، دست دستجات و گروه های مذهبی را برای تحمیق توده های مردم و یارکشی در میان آن ها باز گذاشته و به انها این امکان داده شد که خود را در اماکن مذهبی و مراسم های مذهبی متشکل کنند. به این وسیله گروهای مذهبی توانستند رابطه خود با مردم را حفظ کنند و در میان توده های مذهبی مردم پایگاه ایجاد کنند. در قیام ضدسطلنتی مردم ایران در سال پنچاه و هفت، آخوندها با تکیه بر نهادهای های مدهبی که در جامعه داشتند، با حمایت آمریکا و متحدانش و در فقدان یک نیروی رهبری کنند انقلابی، توانستند قدرت سیاسی را در ایران کسب کنند.
نیروهای مذهبی در مصر در کمین به دست گرفتن قدرت بعد از حسنی مبارک هستند. اخوان المسلمين که بزرگترين گروه اپوزيسيون مصر است، تلاش می کند خود را در راس قیام مردم قرار دهد. اما این جماعت مانند خمینی و دار و دسته اش، از حمایت آمریکا و متخدان غربی اش برخوردار نیستند. لذا، شانس گرفتن قدرت به تنهائی را نخواهند داشت.
اعتراضات مردم مصر همچون قیام مردم تونس فاقد یک رهبری مترقی، چپ و انقلابی و تشکل های رهبری کنند کارگری است. قیام در این کشورها بدون حضور یک رهبری انقلابی، در نهایت در دست جناح دیگری از بورژوازی قرار می گیرد. آمریکا و متحدانش اگر نتوانند نیروهای دست نشانده خود را جایگزین متحدان مستبد خود در کشورهای عربی کنند، همچون عراق زمینه را برای تشکیل دولت های ائتلافی جناح های بوروژازی لیبرال و مذهبی آماده خواهند کرد. آمریکا و متحدانش مانع اصلی شکل گیری حکومت های مردمی و ایجاد نظام های دمکراتیک مبتنی بر قدرت مردم در کشورهای وابسته سرمایه داری هستند.